برچسب ها - المیرا رستمی تاش
دفتر خاطرات/ بخشی از خاطرات جانباز «المیرا رستمیتاش»
«پس از گذشت چهار دهه از آن واقعه، هنوز هم صحنه را کاملا به یاد دارم و در مقابل چشمانم رژه میرود. صحنهای که زیر آوار مانده بودم، ولی هنوز امکان تنفس بود و به هوش بودم. در آن لحظات دائم داد و فریاد میزدم و از مادر کمک میخواستم و میگفتم: مادر مرا نجات بده من اینجا زیر خاک هستم ...»
کد خبر: ۹۴۴۰۰۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰
گفتگو